زمانی که، مالکین به دلایل و انگیزههای متفاوت تصمیم داشته باشند که ملک خود را به غیر منتقل کنند و بنا به هر دلیلی مایل نباشند که ارتباطشان با مال مورد انتقال به طور کلی قطع گردد، بهتر است که قرار داد صلح عمری انجام شود. در واقع صلح عمری در دفتر اسناد رسمی تنظیم میشود و بسیار کاربردی و کارآمد است.
در این عقد با وجود انتقال مالکیت به متصالح همچنان مصالح حق استفاده و انتفاع از مال مورد صلح را مادامی که در قید حیات است؛ دارد.
حق مصالح حتی با انتقال مال به غیر، از سوی متصالح اسقاط نمیگردد و همچنان حق مصالح به قوت خود باقی است. صلح عمری از اقسام عقد صلح میباشد که شریعت اسلام بر آن صحه گذاشته است.
انواع صلح عمری
صلح عمری عقدی است که مصالح (مالک مورد صلح و شخص صلح کننده) مال معینی را به شخص متصالح صلح مینماید که عمدتا به دو صورت با خیار حق فسخ و بدون خیار حق فسخ میباشد.
صلح عمری با خیار حق فسخ:
مصالح هر زمان که اراده نماید میتواند مورد صلح را فسخ نماید و اراده یک طرفه مصالح
صلح عمری بدون خیار حق فسخ:
با توجه به مندرجات سند رسمی عقد صرفا “با اراده طرفین مصالح و متصالح اقاله و فسخ میگردد و بدون توافق امکان فسخ سند نیست.
بر اساس ماده ۶۳ قانون مالیاتهای مستقیم
نقل و انتقال قطعی املاکی که به صورتی غیر از عقد بیع انجام میشود به استثنای نقل و انتقال بلاعوض که طبق مقررات مربوط مشمول مالیات است، مشمول مالیات نقل و انتقال قطعی املاک برابر مقررات این فصل خواهد بود و چنانچه عوضین، هر دو ملک باشند هر یک از متعاملین به ترتیب فوق مالیات نقل و انتقال قطعی مربوط به ملک واگذاری خود را پرداخت خواهند نمود.
قانونگذار در این ماده قانونی از نقل و انتقال قطعی املاکی به غیر از عقد بیع سخن به میان آورده است و سازمان امور مالیاتی به منظور تبیین و روشن نمودن هر چه بهتر مفهوم آن برای ادارات تابعه اقدام به صدور بخشنامهای به شماره ۱۳۵۳۰ مورخ ۱۳۸۴/۰۷/۲۷ نمود. طبق این بخشنامه «منظور از نقل و انتقال قطعی املاک به صورتی غیر از عقد بیع، عقودی از قبیل صلح، هبه و معاوضه میباشند.
چنانچه صلح و هبه بصورت معوض باشد، انتقال دهنده ملک برابر ماده ۵۹ مشمول مالیات خواهد بود و اگر بلاعوض باشد، انتقال گیرنده مشمول مالیات بر درآمد اتفاقی طبق مقررات فصل ششم – باب سوم قانون مالیاتهای مستقیم شناخته میشود. یادآوری مینماید که قید مال الصلح تقریباً بیارزش (مانند یک سیر نبات یا یک سیر نمک که بنا به شیوههای مرسوم به منظور تکمیل ارکان معامله در اسناد قید میشود) در اسناد به منزله پرداخت عوض نبوده و اینگونه عقود به عنوان بلاعوض تلقی خواهند شد.
مواد ۱۱۹ و ۱۲۰ و ۱۳۱ قانون مالیاتهای مستقیم
همانطور که گفته شد مطابق ماده ۶۳ قانون مالیاتهای مستقیم و بخشنامه اخیر، قانونگذار تأکید نموده که نقل و انتقال املاک که به صورتی غیر از عقد بیع انجام میشود به استثنای نقل و انتقال بلاعوض که طبق مقررات مربوط، مشمول مالیات است و قید مال الصلح تقریبا بی ارزش (مانند یک سیر نبات موهوب تهاتر شده بعد العقد یا یک سیر نمک که بنا به شیوههای مرسوم به منظور تکمیل ارکان معامله در اسناد قید میشود) در اسناد به منزله پرداخت عوض نبوده و این گونه عقود به عنوان بلاعوض تلقی خواهند شد که به همین دلیل باید به فصل ششم-باب سوم قانون مالیاتهای مستقیم رجوع نموده تا به نحوهی تشخیص و وصول مالیات در اسناد صلح عمری بپردازیم.
این مواد عبارت اند از:
ماده ۱۱۹: درآمد نقدی و یا غیر نقدی که شخص حقیقی یا حقوقی به صورت بلاعوض، یا از طریق معاملات محاباتی، یا به عنوان جایزه و یا هر عنوان دیگر از این قبیل تحصیل مینماید مشمول مالیات اتفاقی به نرخ مقرر در ماده (۱۳۱ ) این قانون خواهد بود.
ماده ۱۳۱: نرخ مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی به استثنای مواردی که طبق مقررات این قانون دارای نرخ جداگانهای باشد؛ به شرح زیر است:
تا میزان پانصد میلیون (۵۰۰,۰۰۰,۰۰۰) ریال درآمد مشمول مالیات سالانه به نرخ پانزده درصد
نسبت به مازاد پانصد میلیون (۵۰۰,۰۰۰,۰۰۰) ریال تا میزان یک میلیارد (۱,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰) ریال درآمد مشمول مالیات سالانه به نرخ بیست درصد
نسبت به مازاد یک میلیارد (۱,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰) ریال درآمد مشمول مالیات سالانه به نرخ بیست و پنج درصد ۲۵%
زمان تعلق مالیات بر صلح خیاری و صلح عمری
یکی از مسائلی که باید به آن توجه نمود زمان تعلق مالیات بر صلح خیاری و صلح عمری است که ماده ۱۲۱ و ۱۲۲ قانون مالیاتهای مستقیم تکلیف آن مشخص گردیده است. مطابق این ماده صلح با شرط خیار فسخ و هبه با حق رجوع از نظر مالیاتی قطعی تلقی میگردد.
در صورتی که ظرف شش ماه از تاریخ وقوع عقد معامله فسخ یا اقاله یا رجوع شود، وجوهی که به عنوان مالیات موضوع این فصل وصول شده است، قابل استرداد میباشد. در این صورت اگر در فاصله بین وقوع عقد و فسخ یا اقاله یا رجوع منتقلالیه از منافع آن استفاده کرده باشد نسبت به آن منفعت مشمول مالیات این فصل خواهد بود.»
و مطابق ماده ۱۲۲ قانون مالیاتهای مستقیم در مورد صلح مالی که منافع آن مادامالعمر یا برای مدت معین به مصالح یا شخص ثالث اختصاص داده میشود بهای مال به مأخذ جمع ارزش عین و منفعت در تاریخ تعلق منافع، مأخذ مالیات متصالح در تاریخ مزبور خواهد بود.
تبصره ـ در صورتی که قبل از تاریخ تعلق منفعت انتقالاتی صورت گیرد قیمت مذکور در سند مأخذ مالیات انتقالدهنده قرار خواهد گرفت که طبق مقررات این فصل مشمول مالیات خواهد بود، لیکن مأخذ مالیات آخرین انتقالگیرنده عین که منافع مال نیز به او تعلق بگیرد، عبارت خواهد بود از مابهالتفاوت بهای مال به شرح حکم فوق و مبلغی که طبق سند پرداخته است.
همان طور که مشاهده میگردد طبق دو ماده فوقالذکر زمان تعلق مالیات بر صلح خیاری هنگام انتقال مال به متصالح و برای صلح عمری هنگام تعلق منافع به متصالح به عبارتی زمان فوت مصالح خواهد بود و اگر صلح برای مدت معین باشد پس از انقضای مدت خواهد بود. البته در ماده ۱۲۳ قانون مالیاتهای مستقیم مصالح باید مالیات منفعت مال الصلح را به صورت سالیانه پرداخت نماید. متن این ماده بدین شرح است:
در صورتی که منافع مالی بطور دائم یا موقت بلاعوض به کسی واگذار شود انتقال گیرنده مکلف است مالیات منافع هر سال را در سال بعد پرداخت نماید.
همچنین زمان تسلیم اظهارنامه مطابق ماده ۱۲۶ قانون مالیاتهای مستقیم مشخص گشته است مطابق این ماده «صاحبان درآمد موضوع این فصل مکلفاند در هر سال اظهارنامه مالیاتی خود را در مورد منافع موضوع ماده (۱۲۳) این قانون تا آخر اردیبهشت ماه سال بعد و در سایر موارد تا پایان ماه بعد از تاریخ تحصیل درآمد یا تعلق منافع به اداره امور مالیاتی مربوط تسلیم و مالیات متعلق را بپردازند. در صورتی که معامله در دفاتر اسناد رسمی انجام و مالیات وصول شده باشد؛ تکلیف تسلیم اظهارنامه ساقط میشود.
البته مطابق رویه موجود در خصوص معاملات صلح خیاری و صلح عمری خیاری، زمانی که مصالح فوت نموده باشد متصالح با مراجعه به دفترخانه و تقاضای استقرار مالکیت، دفترخانه با استعلام از اداره مالیاتی و مراجعه متصالح به اداره امور مالیاتی و پرداخت مالیات متعلقه اصلاح سند مالکیت بدون حق فسخ مصالح صورت میگیرد.
با توجه به با توجه به مطالب ذکر شده در این مقاله، در صلح عمری به صورت بلاعوض یا عوض ناچیز مثل یک سیر نبات باید به استناد مالیات بر درامد اتفاقی و برابر نرخ ماده ۱۳۱ مالیات متعلقه پرداخت گردد و با توجه به ماده ۱۲۰ باید بر اساس ارزش معاملاتی اعلام شده دارایی مالیات پرداخت شود؛ لذا اخذ مالیات بر اساس قیمت واقعی خلاف نظر قانون گذار بوده و موجه نمیباشد .البته این موضوع فقط برای صلح املاک می باشد و مشمول حق واگذاری محل (حق سرقفلی،کسب و پیشه و غیره) نمی شود.