تولید ناخالص، در واقع به معنای مجموع ارزش محصولات و خدمات نهایی بدون در نظر گرفتن استهلاک و مالیات در یک واحد یا مجموعه اقتصادی است و در اقتصاد کلان تولید ناخالص به عنوان معیاری برای رشد اقتصادی کشورها در نظر گرفته میشود.
مجموع ارزش کالاهای تولید شده و همچنین خدمات ارائه شده در طی یک دوره معین معمولا یک ساله تولید ناخالص میگویند.
مفهوم تولید درآمد ناخالص در برابر تولید درآمد خالص قرار میگیرد، به همین دلیل تولید خالص را میتوان با کسر کردن استهلاک کالاها و داراییهای سرمایهای از تولید ناخالص به دست آورد.
به طور کلی تولید ناخالص را به دو شیوه بیان میکنند:
- تولید ناخالص داخلی (GDP)
- تولید ناخالص ملی (GNP)
تولید ناخالص داخلی
در میان معیارهای اقتصادی، تولید ناخالص داخلی یا همان GDP، دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد و این شاخص نه تنها برای مقایسه و بررسی عملکرد اقتصاد یک کشور، بلکه برای محاسبه و تجزیه و تحلیل سایر شاخصههای اقتصادی نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
در واقع، به کل ارزش (ریالی) محصولات نهایی تولید شده توسط واحدهای اقتصادی مقیم کشور در یک بازه زمانی مشخص (معمولا یک ساله)، تولید ناخالص داخلی میگویند. البته دقت داشته باشید که در این تعریف به دو عبارت مقیم کشور و محصول نهایی توجه داشته باشید.
واحدهای اقتصادی مقیم کشور هم در محاسبه GDP، تنها تولیدات واحدهایی که در داخل کشور فعالیت میکنند باید لحاظ شود و به همین دلیل است که، تولیدات ناشی از سرمایهگذاریهای خارجی و مشابه آن، در این تعریف قرار نمی گیرد.
محاسبه تولید ناخالص داخلی با استفاده از روش تولید
در هنگام تولید یک کالا مثل نان، مراحل مختلفی مانند کاشت گندم، تولید آرد و نهایتا تهیه نان انجام میشود. در محاسبه GDP تنها ارزش کالای نهایی (یعنی نان) در نظر گرفته می شود و ارزش کالاهای واسط مثل آرد و گندم در محاسبات لحاظ نمیشوند.
در واقع از آن جا که ارزش کالاهای واسط مثل گندم و آرد در هنگام فرآیند تولید در قیمت نهایی نان لحاظ می شود، دیگر نیازی به محاسبه مجدد ارزش آنها نمی باشد و تنها ارزش کالای نهایی مورد استفاده باید در نظر گرفته شود.
روشهای محاسبه تولید ناخالص داخلی
به طور کلی سه روش برای محاسبه GDP یک کشور استفاده میشود:
روش تولید
به روشی که در آن، مجموع ارزش نهایی محصولات و خدمات در یک دوره زمانی معین می شود، روش تولید میگویند. در کشور ما از روش تولید به عنوان روش اصلی محاسبه GDP استفاده میشود.
روش هرینه نهایی
در این روش با جمع هزینههای نهایی واحدهای اقتصادی، تولید ناخالص داخلی برآورد میشود. محصولات تولیدی در کشور یا به مصرف میرسند، یا سرمایه گذاری میشوند و یا به سایر کشورها صادر میگردند. از کسر رقم واردات از مجموع این این سه پارامتر، میتوان GDP را محاسبه کرد. رقم به دست آمده در روش هزینه نهایی باید تقریبا برابر با عدد محاسبه شده در روش تولید باشد.
البته توجه کنید که تولید ناخالص داخلی محاسبه شده از این روش به قیمت بازارمی باشد و به اندازه مالیات بر تولید و واردات با روش اول تفاوت دارد.
روش سهم عوامل تولید
در این روش، سهم یا در واقع درآمد هر یک از عوامل در فرآیند تولید لحاظ میشود و با جمع خدمات پرداختی به کارکنان و مازاد عملیات ناخالص شامل سود عملیاتی، خالص بهره پرداختی، اجاره منابع طبیعی و استهلاک تولید ناخالص داخلی با روش سهم عوامل تولید محاسبه خواهد شد.
تولید ناخالص ملی
در تولید نا خالص داخلی، تنها محصولات نهایی تولید شده در داخل کشور در آن گنجانده شده است. اما تولید ناخالص ملی (GNP) علاوه بر محصولات تولید شده در داخل کشور، خالص محصولات و خدمات تولید شده در خارج از کشور را نیز شامل میشود.
اگر یک شرکت ایرانی در کشورهای همسایه سرمایهگذاری کند، درآمد حاصل از این سرمایهگذاریها در تولید ناخالص ملی لحاظ می شود، ولی در تولید ناخالص داخلی لحاظ نمی شود.
تولید ناخالص سرانه و تولید (درآمد) خالص سرانه
برای به دست آوردن تولید ناخالص سرانه و تولید (درآمد) خالص سرانه، فقط باید رقم تولید ناخالص و درآمد خالص را بر جمعیت کشور تقسیم کنیم.
با توجه به مطالی ذکر شده در این مقاله، تولید ناخالصی داخلی از این جهت که پارامترهای اقتصادی دیگری مانند: تولید ناخالص سرانه، تولید ناخالص ملی، تولید (درآمد) خالص ملی و تولید (درآمد) خالص سرانه از طریق آن محاسبه میشود، بسیار حائز اهمیت است.